با سلام و عرض احترام خدمت شما دوست بزرگوار
در ادامه سلسله جلسات نقد وبلاگها ، اين هفته با نقد وبلاگ دارالمجانين (http://dehnamaki1.blogfa.com) در خدمت شما دوست گرامي هستيم . لذا بدينوسيله از جنابعالي جهت شرکت در اين جلسه دعوت بعمل مي آيد. پيشاپيش ازحضور گرم و صميمي شما تشكر و قدر داني مي شود .
وعده ديدار ما :
يکشنبه 7/11/86 ساعت 17 الي 19 - خيابان سيد جمال الدين اسد آبادي ( يوسف آباد ) - خيابان 21 - پارک شفق - فرهنگسراي دانشجو - سراي کتاب
با تشکر . روابط عمومي
سلام . با اجازتون من شمارو لينک کردم .
يا علي مدد
سلام وبلاگتون خيلي قشنگه ... خيلي خوبه ... مخصوصا نوايي كه گذاشتيد .. .. اجرتون با امام حسين ...
خوشحال ميشم به كلبه حقيرم سري بزنيد .
به اين آدرس بريد و جوابش رو بديد يارو سياست رو با توهين به امام حسين اشتباه گرفته. مطلب عاشورا
http://bydari.blogfa.com
با سلام و عرض تسليت بمناسبت ايام سوگواري ابا عبد الله الحسين ( ع )
در ادامه سلسله جلسات نقد وبلاگها اين هفته نيز با ادامه نقد وبلاگ لبگزه با موضوع آسيب شناسي فرهنگ عاشورا در خدمت شما هستيم
مکان : يابان سيد جمال الدين اسد آبادي ( يوسف آباد ) - خيابان 21 - پارک شفق - فرهنگسراي دانشجو - سالن آمفي تاتر
زمان : يکشنبه 30/10/86 ساعت 17 الي 19
با تقديم احترام _ روابط عمومي
السلام علي الحسين(ع)
حسين ديگر هيچ نداشت كه فدا كند، جز جان كه ميان او و اداي امانت ازلي فاصله بود... و اينجا سدره المنتهي است. نه... كه او سدره المنتهي را آنگاه پشت سرنهاده بود كه از مكه پاي در طريق كربلا نهاد... و جبرائيل تنها تا سدره المنتهي همسفر معراج انسان است . او آنگاه كه اراده كرد تا از مكه خارج شود گفته بود: من كان فينا باذلاً مهجته و موطناً علي لقاءالله نفسه فليرحل معنا، فانني راحل مصبحا ان شاءالله تعالي. سدره المنتهي مرزدار قلمرو فرشتگان عقل است. عقل بي اختيار. اما قلمرو آل كسا، ساحت امانتداري و اختيار است و جبرائيل را آنجا بار نمي دهند كه هيچ ، بال مي سوزانند . آنجا ساحت اني اعلم ما لاتعلمون است ، آنجا ساحت علم لدني است ، رازداري خزاين غيب آسمان ها و زمين؛ آنجا سبحات فناي في الله است و بقاي بالله ، و مرد اين ميدان كسي است كه با اختيار ،از اختيار خويش درگذرد و طفل اراده اش را در آستان ارادت قربان كند ... و چون اينچنين كرد، در مي يابد كه غير او را در عالم اختيار و اراده اي نيست و هر چه هست اوست. اما چه دشوار مي نمايد طي اين عرصات! آنان كه به مقصد رسيده اند مي گويند ميان ما و شما تنها همين «خون» فاصله است ؛ تا سدره المنتهي را با پاي عقل آمده اي، اما از اين پس جاذبه جنون ، تو را خواهد برد... دستان عباس بن علي قطع شده بود كه آن ملعون توانست گرز بر سر او بكوبد. اما تا دستان ظاهر بريده نشود، بال هاي بهشتي نخواهد رست. اگر آسمان دنيا بهشت است ، آسمان بهشت كجاست كه عباس بن علي پرنده آن آسمان باشد؟ فتح خون