• وبلاگ : پايگاه عشق
  • يادداشت : در محضر دوست
  • نظرات : 1 خصوصي ، 5 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + نمي دونم چي بگم يه گنه كار 

    سلام

    آقا نمي دونم لياقت داشته باشم كه سلامي به شما كنم يه نه

    آقا من نه شعرم خوبه و نه نثر

    اقا مي دونم مي دونم كه گنه كارم آقا چيه ديگه امسال يارانت دعوتمون نكردند شلمچه شهدا شرمنده ايم بله مي دونم كه گفتن شرمنده ايم كاري نمي كنه باشه از اين به بعد سعي مي كنم ديگه خوب بشم ديگه گناه نكنم ديگه اشتباه نكنم قاي من يه نيم نگاه شما مي تونه راهم را عوض كنم دلم داره سياه مي شه قلبم آكنده از گناه مولاي من شاهي شما كجا و گدايي من كجا

    آقا روز و شب دلم مي خواد اعتكاف بياد و دلم از دعا خوندن چشم دلم از گريه كردن فراق تو آقا روشن بشه آقا دوري تو برام خيلي سخته ولي موقعي كه تو را فراموش مي كنم ديگه نمي دونم چي بگم آقا در بيابون دلم دارم گم مي شوم .

    دوستان از همه شما پاكان التماس دعا دارم