سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 بهار 1386 - پایگاه عشق

میثاق با شهدا

چهارشنبه 86 اردیبهشت 26 ساعت 10:41 عصر

                                                                                      

من کجا و تو کجا که شنیدم قطرات خونت با خاکهای شلمچه یا طلائیه یا شاید با آب های اروند  همراه شد تا من را که بعد از سالها به یاد تو افتاده ام هشدار دهد و کسی از درونم فریاد بزند که:

های ! میدانی فاصله خونی که در رگ توست با آن قطرات خون چیست ؟

من کجا و تو کجا؟ که شنیدم چه قدر راحت چشمت را به زرق و برق چراغهای شهر بستی ! چراغهای چشمک زنی که که مردمش را از نگاه به آسمان باز می داشت و تو اما دنبال ستاره ها بودی و همین شد که خودت هم یکی از ستاره های آسمان شدی

من کجا و تو کجا که شاید در یک لحظه ملکوتی به قشنگی تمام عمر آدم ها کوله بار گناهانت را زمین گذاشتی و قنوت گرفتی ، سجده کردی ،  سجده شکر یا توبه نمی دانم ، هرچه بود در یک لحظه عهدی بستی و تمام شد و همه چیز از همین یک لحظه شروع می شود ، لحظاتی که شاید یک چشم بر هم زدن بیشتر طول نکشد ، اما چشمه ای در قلب آدم ها می جوشانند که سعادت عمری را رقم می زند ، لحظه ای که میثاق می بندی همان باشی که او می خواهد .

وقتی بر خاکی که روی آن افتاده بودی قدم می زدم ، با تو پیمان بستم ، کوله بار گناهانم را همانجا روی زمین بگذارم و همان میثاقی را ببندم که تو با خدا بستی .

هنوز کلام پیر جماران را از یاد نبرده ام که گفت جنگ تمام نشده است، جنگ ما جنگ حق و باطل است و تا پایان تاریخ ادامه خواهد داشت و من هر روز در کشاکش زندگی معنای این کلامش را در میابم ، در جنگی که هنوز تمام نشده است با مسئولیتی شاید هزاران بار سنگینتر .

گاهی که بار سنگین این مسئولیت را بر دوشم احساس می کنم دلم برای آسمان تنگ می شود .

و تو می دانی که در این زرق و برق شهرها پیمودن راه آسمان  چقدر سخت است . همراهیم کن

... تا شاید من هم به آسمانی ها  بپیوندم .

... تا شاید من هم یکی از آنهایی باشم که امام عصر (عج) برای خودش انتخاب می کند .

... تا شاید من هم مثل تو پرواز کنم .

 

                                    اللهم ارزقنا توفیق الشهادة فی سبیلک و بین یدی ولیک


نوشته شده توسط : ممتحنه

با شهدا نجوا کن [ نجوا ]


به یاد شهید زوبونی

چهارشنبه 86 فروردین 29 ساعت 11:34 عصر

ای شقایق های آتش گرفته ، دل خونین ما شقایقی است

که داغ شهادت شما را به خود دارد .

آیا ـن روز نیز خواهد رسید که بلبلی دیگر در وصف ما سرود شهادت بسراید

                                                                          شهید آوینی

 

به یاد شهید غلامرضا زوبونی

 

 

                            بسم رب الشهدا ء والصدیقین

... وقتی خبر رو شنیدم بی اختیار یاد طلائیه افتادم . وقتی که همه داشتند به سمت اتوبوس ها می رفتند و تو تنها نشسته بودی و شال عزا بر سر داشتی . با بچه ها که رد می شدیم به خنده گفتم : چی از خدا می خواد که اینقدر گریه می کنه ؟!

اون موقع رو به شوخی گذروندیم و رد شدیم ، اما وقتی خبر شهادتت رو  شنیدم ، اینبار به خودمون خندیدم که چه ساده نفهمیدیم تو از شهدای طلائیه چی می خواستی !

 

دانم ز خدا چه آرزو می کردی

                  ای کاش تو را هزار جان بود به تن 

                                          تا آن همه را فدای او می کردی

وقتی فهمیدم تو نماز شهادتت رو در کربلای ایران رو به حریم اباعبدالله خوندی ، وقتی به سفر جنوبی که با هم همسفر بودیم فکر می کنم ، پیش خودم میگم

 اصلاچرا تو ....؟ ! من بارها در طول سفر ناله های بچه هایی رو شنیدم  که طلب شهادت می کردند اما شاید تو تنها کسی بودی که حاجتت را گرفتی . شاید هم نه ، برآورده شدن حاجتت به کمی دورتر برگرده ،‌زمانیکه با همسفری های مکه درست چند ماه پیش کنار روضه الجنه ، رو به حریم پیامبر (ص) هر کس مشغول کاری بوده و به طریقی التماس می کرده و تو هم ا چفیه ی عربی که بر دوش داشتی مشغول مناجات ، شاید هم حاجتت همونجا برآورده شده باشد .

اما از همه این حرفا که بگذریم از بین تمام بچه هایی که تو فکه این شعر رو زمزمه می کردند :

باید گذشتن از دنیا به آسانی 

                             باید مهیا شد از بهر قربانی

سوی حسین رفتن با چهره ی خونین

                            زیبا بود اینسان معراج انسانی

تنها تو معراج انسانی رو درک کردی ....

اما حالا تو رفتی و ما موندیم .

یادت نره سلام همسفری های از قافله جا موندت رو به شهدا برسون ...

 

شهید ،‌ای آنکه بر کرانه ی ازلی و ابدی وجود برنشسته ای ،

دستی بر آر و ما قبرستان نشینان عادات سخیف را از این

منجلاب بیرون کش.

 سید شهیدان اهل قلم سید مرتضی آوینی

 

نمونه دست نوشته شهید :  

 

 

 

 

خبر کامل شهادت شهید رو  رو  این جا بخونید

 

 


نوشته شده توسط : ممتحنه

با شهدا نجوا کن [ نجوا ]



سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سفارش تبلیغ
صبا ویژن